روش کودکانه
سکوت عشق
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید تاکتیک من اینست :که نگاهت کنم یاد بگیرم چگونه ای و همان را که هستی دوست بدارم تاکتیک من اینست با تو حرف بزنم به تو گوش بدهم و با کلمات پلی محکم میانمان بسازم تاکتیک من اینست در خاطرت بمانم نه می دانم چگونه و نه به چه بهانه ای.. اما در تو بمانم تاکتیک من اینست که صادق باشم و بدانم که صادقی که خودمان را به هم قالب نمی کنیم که میانمان نه حجابی هست و نه پرده نمایشی

پيوندها
معرفی روستای برما
عقاب نیوز
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سکوت عشق و آدرس mylovesilent.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 55
بازدید کل : 786
تعداد مطالب : 55
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


نويسندگان
حنانه

 
دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:21 :: نويسنده : حنانه

 

پسری دوازده ساله که لاک پشت مرد ه ای را که ماشین از رویش رفته بود را با نخ می کشید وارد یکی از خانه های "فساد" اطراف آمستردام شد و گفت:
- من می خواهم با یکی از خانم ها (+18) داشته باشم. پول هم دارم و تا به مقصودم نرسم از اینجا نمی روم
گرداننده آنجا که همه "مامان" به او می گفتند و کاری با اخلاقیات و اینجور حرفها نداشت اندکی فکر کرد و گفت:
... - باشه یکی از دخترها رو انتخاب کن
پسر پرسید: هیچکدامشان ...بیماری مسری که ندارند؟
... "مامان" گفت: نه ندارند
پسر که خیلی زبل بود گفت:
- تحقیق کردم و شنیدم همه آنهایی که با لیزا میخوابند بعدش باید یک آمپول بزنند. من هم لیزا را میخواهم
اصرار پسرک و پول توی دستش باعث شد که "مامان" راضی بشه. در حالی که لاک پشت مرده را می کشید وارد اتاق لیزا شد . ده دقیقه بعد آمد بیرون و پول را به "مامان" داد و می خواست بیرون برود که "مامان" پرسید:
- چرا تو درست کسی را که بیماری مسری آمیزشی دارد را انتخاب کردی؟
پسرک با بی میلی جواب داد:
- امروز عصر پدر و مادرم میروند رستوران و یک خانمی که کارش نگهداری بچه هاست و بهش کلفت میگیم میاد خونه ما تا من تنها نباشم.. این خانم امشب هم مثل همیشه حتما با من خواهد خوابید و کارهای بد با من خواهد کرد. در نتیجه این بیماری آمیزشی به او هم سرایت خواهد کرد
بعدا که پدر و مادرم از رستوران برگشتند پدرم با ماشینش کلفت را به خونه اش میرسونه و طبق معمول تو راه. و بیماری به پدرم سرایت خواهد کرد
وقتی برگشت آخر شب پدرم و مادرم با هم اختلاط خواهند کرد و در نتیجه مادرم هم مبتلا خواهد شد. فردایش که پستچی میاد طبق معمول مادرم و پستچیه قاطی همدیگر خواهند شد
هدفم مبتلا کردن این پستچی پست فطرت هست که با ماشینش روی لاک پشتم رفت و اونو کشت
ا ...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: